به این دل گفتی عشقی هست
گفتی تو توانی عاشق بشوی...
گفتی همه زیبایی ها از ان توست
بر این دل گلی از عشق زدی....
خدایا تو مگر عشق ندادی؟؟؟؟
مگر تو پرورش مهر ندادی؟؟؟؟
اینک که دلم مرا به دوزخ برده !!!
گویی که هوس بوده و تو عشق ندادی
انگاه که چشمانش بدیدم و دل به خود لرزید..
دستان گرمش گرفتم و دل به خود تپید...
بوسه ای نواختیم و عشق بیدار شد
خدایا این هوس بود یا عشق که بیدار شد؟؟؟
نمی دانم این دل با من چه ها کرده است!!!
خدایا جرم دل چیست خطا کرده است؟؟؟
یا جرم دل را بردار که عشق بازی کنیم!
یا بگیر جان را که امانمان برده است!!!
MOH@MM@D
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |