هــزار بـار آمـدم خطــتت بزنم از قلبم....
خود خودتـــ را...
یــادتـــ را...
اسمــت را...
امــا...
فقط قلبــم پر شد از خط خطی های عاشقانـه...!!!
هر روز…
این عشق یکطرفه را طی میکنم…
یکبار هم تو گامی بدین سو بردار…
نترس…!
جریمه اش با من!
اے دل لامصب یاد بگیـــ ـــر
اگہ ڪسے بہت گفت دوستت دارم
لُزوما بہ ایـטּ معنے نیست ڪہ...
ڪس دیگہ اے را دوست ندارد
دودی که از دهانم بیرون می آید...
دود سیگار نیست...
قلبم سوخته...
دود می کنه...
سکوت جاریست،
تنهایی حاکم سرزمین بی کسی ست،
میگویند خدا تنهاست ما که خدا نیستیم چرا این همه تنهاییم؟
بــی معــرفت !
دارمــ در دریــای اشــکـ هایــمـ
غــرق مـی شومــ ...
بــر نمیگــردی ؟
میــترسم خــاطــراتـت را فـ ـراموش کــنم ...!
چقدر دلم مي خواهد نامه بنويسم،
تمبر و پاکت هم هست و يک عالمه حرف
کاش کسي جايي منتظرم بود...
هیس…
حواس تنهایی ام را
با خاطرات
باتو بودن
پرت کرده ام…بگو کسی حرفی نزند…
بگذار
لحظه ای آرام بگیرم…
دیـــروز ، همیـــن حوالـــی
زلـــزله ای آمــد…
حـالا همـه حـالـمــ را می پـرسند !!!
بـی خـبـر از اینـ ـکـه ” مــن”
بـه ایـن لـرزیـدنـهـا
سالهـاسـتــ کـه عـادتـــ کـرده امـــ…
بـه لـرزشـهای شـدید شـانه هایـمــــ
و تـرکــــهای عمــیــق قــلــبــمـــ…
امـّـا هنـوز ” خـــوبــم !!! “
باورت گر بشود ...
گر نشودحرفی نیست...
اما نفسم میگیرد در هوایی که نفسهای تو نیست...
امشب تمام حوصله ام را در یک کلام کوچک در تو خلاصه کردم ..
ای کاش می شد یکبارهمین یکبار تکرار میشدی تکرار....
ϰ-†нêmê§ |